معنی فارسی quick fixes
B1راه‌حل‌های فوری و ساده که معمولاً مشکلات را به‌طور کامل حل نمی‌کنند.
Simple and fast solutions to a problem that may not resolve it completely.
- noun
noun
معنی(noun):
A simple solution; an easy way out.
معنی(noun):
A temporary solution; a stopgap measure.
example
معنی(example):
من برای مشکلات کوچک راه‌حل‌های سریع را ترجیح می‌دهم.
مثال:
I prefer quick fixes for small problems.
معنی(example):
راه‌حل‌های سریع همیشه بهترین راه‌حل‌ها نیستند.
مثال:
Quick fixes are not always the best solutions.
معنی فارسی کلمه quick fixes
:
راه‌حل‌های فوری و ساده که معمولاً مشکلات را به‌طور کامل حل نمی‌کنند.
