معنی فارسی quinch

B1

کلمه‌ای قدیمی که به معنای برطرف کردن تشنگی یا اشتیاق است.

To satisfy a thirst or desire, often used for drinking.

example
معنی(example):

برای رفع تشنگی، یک لیوان آب بنوشید.

مثال:

To quinch a thirst, drink a glass of water.

معنی(example):

او بعد از پیاده‌روی طولانی نیاز داشت تشنگی‌اش را برطرف کند.

مثال:

He needed to quinch his thirst after the long hike.

معنی فارسی کلمه quinch

: معنی quinch به فارسی

کلمه‌ای قدیمی که به معنای برطرف کردن تشنگی یا اشتیاق است.