معنی فارسی quingentenary

C1

سال‌روز صدهٔ پنجم تاسیس یک مکان یا رویداد.

A period or celebration that occurs once every 500 years.

example
معنی(example):

جشن کینگنتنری ۵۰۰ سال را جشن گرفت.

مثال:

The quingentenary celebration marked 500 years.

معنی(example):

بسیاری از رویدادها برای کینگنتنری این شهر سازماندهی شد.

مثال:

Many events were organized for the quingentenary of the city.

معنی فارسی کلمه quingentenary

: معنی quingentenary به فارسی

سال‌روز صدهٔ پنجم تاسیس یک مکان یا رویداد.