معنی فارسی quinquennialist
B1پنجسالهشناس، شخصی که به مطالعه یا تجزیه و تحلیل دادهها و روندهای مربوط به دورههای پنجساله میپردازد.
A person who studies or specializes in events occurring every five years.
- NOUN
example
معنی(example):
یک پنجسالهشناس رویدادهایی را که هر پنج سال یکبار رخ میدهد، مطالعه میکند.
مثال:
A quinquennialist studies events occurring every five years.
معنی(example):
به عنوان یک پنجسالهشناس، او هر پنج سال یک گزارش در مورد تغییرات آب و هوایی منتشر کرد.
مثال:
As a quinquennialist, he published a report on climate changes every five years.
معنی فارسی کلمه quinquennialist
:
پنجسالهشناس، شخصی که به مطالعه یا تجزیه و تحلیل دادهها و روندهای مربوط به دورههای پنجساله میپردازد.