معنی فارسی quinquevalent
B1کینکووالنت، صفاتی که به عنصرهایی اطلاق میشود که میتوانند پنج پیوند شیمیایی برقرار کنند.
Having a valency of five; capable of forming five bonds.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having an atomic valence of 5.
معنی(adjective):
Having a vaccine valence of 5.
example
معنی(example):
در شیمی، یک عنصر کینکووالنت میتواند پنج پیوند با عناصر دیگر تشکیل دهد.
مثال:
In chemistry, a quinquevalent element can form five bonds with other elements.
معنی(example):
طبیعت کینکووالنت فسفر به آن اجازه میدهد تا در واکنشهای شیمیایی مختلف شرکت کند.
مثال:
The quinquevalent nature of phosphorus allows it to participate in various chemical reactions.
معنی فارسی کلمه quinquevalent
:
کینکووالنت، صفاتی که به عنصرهایی اطلاق میشود که میتوانند پنج پیوند شیمیایی برقرار کنند.