معنی فارسی quinsied
B1کینسید، فعلی که به معنای آمادهسازی میوهها برای پخت و پز یا دسر است.
A verb used to describe the process of preparing fruits, especially quince, for cooking.
- VERB
example
معنی(example):
من میوه را برای دسر خوشمزهای کینسید کردم.
مثال:
I quinsied the fruit for a tasty dessert.
معنی(example):
او سیبها را قبل از پخت کینسید کرد.
مثال:
She quinsied the apples before baking.
معنی فارسی کلمه quinsied
:
کینسید، فعلی که به معنای آمادهسازی میوهها برای پخت و پز یا دسر است.