معنی فارسی quipper

B1

شخصی که به طور مکرر شوخی‌های هوشمندانه و بامزه می‌کند.

A person who makes clever or witty remarks.

example
معنی(example):

او به خاطر شوخی‌هایش در میان دوستانش به عنوان یک شوخ‌طبع شناخته می‌شود.

مثال:

He's known as a quipper among his friends for his humor.

معنی(example):

یک شوخ‌طبع معروف در این برنامه حضور ویژه‌ای داشت.

مثال:

A famous quipper made a special appearance on the show.

معنی فارسی کلمه quipper

: معنی quipper به فارسی

شخصی که به طور مکرر شوخی‌های هوشمندانه و بامزه می‌کند.