معنی فارسی quipus

B2

سیستم ارتباطی‌که در آن از گره‌های روی ریسمان برای ضبط اطلاعات استفاده می‌شود، به ویژه در میان اینکاها.

A record-keeping system used by the Inca civilization involving knotted strings.

noun
معنی(noun):

A recording device, used by the Incas, consisting of intricate knotted cords.

example
معنی(example):

اینکاهای باستانی از کیپوس برای نگهداری سوابق استفاده می‌کردند.

مثال:

The ancient Inca used quipus for record-keeping.

معنی(example):

کیپوس‌ها از رشته‌ها و گره‌های رنگی ساخته می‌شدند.

مثال:

Quipus were made of colored strings and knots.

معنی فارسی کلمه quipus

: معنی quipus به فارسی

سیستم ارتباطی‌که در آن از گره‌های روی ریسمان برای ضبط اطلاعات استفاده می‌شود، به ویژه در میان اینکاها.