معنی فارسی quisling

B2 /ˈkwɪz.lɪŋ/

کوییزلینگ، به شخصی اطلاق می‌شود که به دشمن کمک کرده و به ملت خود خیانت کند.

A person who betrays their own country by aiding an invading enemy.

noun
معنی(noun):

A traitor who collaborates with the enemy.

example
معنی(example):

او به خاطر همکاری با دشمن به عنوان یک کوییزلینگ شناخته شد.

مثال:

He was labeled a quisling for collaborating with the enemy.

معنی(example):

اصطلاح 'کوییزلینگ' معمولاً برای توصیف خائنین در زمان جنگ به کار می‌رود.

مثال:

The term 'quisling' is often used to describe traitors in wartime.

معنی فارسی کلمه quisling

: معنی quisling به فارسی

کوییزلینگ، به شخصی اطلاق می‌شود که به دشمن کمک کرده و به ملت خود خیانت کند.