معنی فارسی quo
B1وضعیت حاضر یا موجود، شرایط فعلی یک پدیده یا موضوع.
The existing state or condition of something.
- NOUN
example
معنی(example):
وکیل در مورد وضعیت موجود در پرونده استدلال کرد.
مثال:
The lawyer argued in favor of the quo in the case.
معنی(example):
در بحثها، ما اغلب به وضعیت موجود اشاره میکنیم.
مثال:
In discussions, we often refer to the quo of the situation.
معنی فارسی کلمه quo
:
وضعیت حاضر یا موجود، شرایط فعلی یک پدیده یا موضوع.