معنی فارسی quorate
B2 /ˈkwɔːɹ.ət/دارای حد نصاب، به حالتی از یک جلسه اشاره دارد که تعداد کافی از شرکتکنندگان برای اتخاذ تصمیم حضور دارند.
Having a sufficient number of members present at a meeting to make the proceedings valid.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A quorum
adjective
معنی(adjective):
Having a quorum
مثال:
With only five people able to make it to the meeting, we were barely quorate.
example
معنی(example):
جلسه دارای حد نصاب بود، بنابراین تصمیمات میتوانستند اتخاذ شوند.
مثال:
The meeting was quorate, so decisions could be made.
معنی(example):
برای ادامه رأیگیری، باید اطمینان حاصل کنیم که مجمع دارای حد نصاب است.
مثال:
To proceed with the vote, we need to ensure that the assembly is quorate.
معنی فارسی کلمه quorate
:
دارای حد نصاب، به حالتی از یک جلسه اشاره دارد که تعداد کافی از شرکتکنندگان برای اتخاذ تصمیم حضور دارند.