معنی فارسی quotum
B2کمیتی که باید توسط یک فرد یا گروه به دست آید، معمولاً در زمینههای اقتصادی و اجتماعی.
A quantity that must be achieved by an individual or group, typically in economic or social contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
هر عضو باید یک quotum برای پروژه برآورده کند.
مثال:
Each member has a quotum to meet for the project.
معنی(example):
Quotum تعیین شده برای فروش این ماه بسیار بالاست.
مثال:
The quotum set for sales this month is very high.
معنی فارسی کلمه quotum
:
کمیتی که باید توسط یک فرد یا گروه به دست آید، معمولاً در زمینههای اقتصادی و اجتماعی.