معنی فارسی r.f.
B1مخفف فرکانس رادیویی، اشاره به محدودهای از فرکانسها که در ارتباطات و رادیو استفاده میشود.
Abbreviation for radio frequency, relating to the electromagnetic spectrum used for transmitting radio signals.
- OTHER
example
معنی(example):
R.F. مخفف فرکانس رادیویی در فناوری ارتباطات است.
مثال:
R.F. stands for radio frequency in communication technology.
معنی(example):
بسیاری از دستگاهها در سطوح مختلف R.F. کار میکنند تا سیگنالها را ارسال و دریافت کنند.
مثال:
Many devices operate on different R.F. levels to send and receive signals.
معنی فارسی کلمه r.f.
:
مخفف فرکانس رادیویی، اشاره به محدودهای از فرکانسها که در ارتباطات و رادیو استفاده میشود.