معنی فارسی r.p.m.
B2دور در دقیقه، واحد اندازهگیری سرعت چرخش یک جسم، بهویژه در زمینه مکانیک یا خودرو.
Revolutions per minute, a unit measuring the number of times an object rotates in one minute.
- NOUN
example
معنی(example):
موتور خودرو در ۳۰۰۰ دور در دقیقه برای عملکرد بهینه کار میکند.
مثال:
The car's engine runs at 3000 r.p.m. for optimal performance.
معنی(example):
او دور در دقیقه را تنظیم کرد تا در طول آزمایش کارایی را افزایش دهد.
مثال:
He adjusted the r.p.m. to increase efficiency during the test.
معنی فارسی کلمه r.p.m.
:
دور در دقیقه، واحد اندازهگیری سرعت چرخش یک جسم، بهویژه در زمینه مکانیک یا خودرو.