معنی فارسی rabattement
B1کاهش قیمت به منظور تسهیل دسترسی یا افزایش تقاضا.
A reduction in price, often to make something more accessible.
- NOUN
example
معنی(example):
تخفیف در قیمت بلیط کنسرت آن را قابل دسترس کرد.
مثال:
The rabattement of the ticket price made the concert accessible.
معنی(example):
به خاطر تخفیف، افراد بیشتری به این رویداد شرکت کردند.
مثال:
Due to the rabattement, more people attended the event.
معنی فارسی کلمه rabattement
:
کاهش قیمت به منظور تسهیل دسترسی یا افزایش تقاضا.