معنی فارسی rackbone

B1

استخوان رک، جزء اصلی از یک چارچوب است که ساختار و پایداری آن را فراهم می‌کند.

A fundamental part of a framework that provides structure and stability.

example
معنی(example):

استخوان رک برای ساختار چارچوب بسیار مهم است.

مثال:

The rackbone is crucial for the structure of the framework.

معنی(example):

بدون استخوان رک، کل سیستم فرو خواهد ریخت.

مثال:

Without the rackbone, the entire system would collapse.

معنی فارسی کلمه rackbone

: معنی rackbone به فارسی

استخوان رک، جزء اصلی از یک چارچوب است که ساختار و پایداری آن را فراهم می‌کند.