معنی فارسی rackmount
B1رکمونت، دستگاهی که بهطور خاص طراحی شده تا درون رکها نصب شود.
Equipment designed to fit within a standard server rack.
- noun
noun
معنی(noun):
Any equipment designed to be rack-mounted.
example
معنی(example):
یک کامپیوتر رکمونت بهخوبی در یک رک سرور جا میگیرد.
مثال:
A rackmount computer fits neatly into a server rack.
معنی(example):
من به یک دستگاه رکمونت برای تنظیمات صوتیام نیاز دارم.
مثال:
I need a rackmount device for my audio setup.
معنی فارسی کلمه rackmount
:
رکمونت، دستگاهی که بهطور خاص طراحی شده تا درون رکها نصب شود.