معنی فارسی radded
B1راد کردن به معنای افزودن قابلیتهای جدید به یک نرمافزار یا برنامه میباشد.
To upgrade or enhance a software application with new features.
- VERB
example
معنی(example):
او اپلیکیشن را راد کرد تا عملکرد آن را بهبود بخشد.
مثال:
She radded the application to improve its performance.
معنی(example):
نرمافزار هفته گذشته با ویژگیهای جدید راد شد.
مثال:
The software was radded with new features last week.
معنی فارسی کلمه radded
:
راد کردن به معنای افزودن قابلیتهای جدید به یک نرمافزار یا برنامه میباشد.