معنی فارسی radiationless
B1بدون تابش، به وضعیتی اشاره دارد که در آن انرژی به شکل تابش انتقال نمییابد.
Referring to a state or process that occurs without the emission of radiation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
محیط بدون تابش برای آزمایش ایدهآل بود.
مثال:
The radiationless environment was ideal for the experiment.
معنی(example):
ما انتقالهای بدون تابش را در مولکول بررسی کردیم.
مثال:
We studied radiationless transitions in the molecule.
معنی فارسی کلمه radiationless
:
بدون تابش، به وضعیتی اشاره دارد که در آن انرژی به شکل تابش انتقال نمییابد.