معنی فارسی radiatory

B2

مربوط به تابش و دریافت امواج یا انرژی، به ویژه در علوم فیزیکی.

Relating to or characterized by radiation, especially in physics.

example
معنی(example):

خواص رادیاتوری ماده در آزمایشگاه آزمایش شد.

مثال:

The radiatory properties of the material were tested in the lab.

معنی(example):

جنبه رادیاتوری نور در درک انتقال انرژی کمک می‌کند.

مثال:

The radiatory aspect of light helps in understanding energy transfer.

معنی فارسی کلمه radiatory

: معنی radiatory به فارسی

مربوط به تابش و دریافت امواج یا انرژی، به ویژه در علوم فیزیکی.