معنی فارسی radio ham
B1فردی که به رادیو آماتوری مشغول است و با تجهیزات رادیویی ارتباط برقرار میکند.
An amateur radio operator who uses radio frequencies to communicate.
- NOUN
example
معنی(example):
یک رادیو هام میتواند با دیگران در سراسر جهان ارتباط برقرار کند.
مثال:
A radio ham can communicate with others across the globe.
معنی(example):
او پس از گذراندن یک دوره گواهینامه، رادیو هام شد.
مثال:
She became a radio ham after taking a certification course.
معنی فارسی کلمه radio ham
:
فردی که به رادیو آماتوری مشغول است و با تجهیزات رادیویی ارتباط برقرار میکند.