معنی فارسی radiobroadcasted

B2

به‌صورت رادیوبی‌پخش شده به فرآیند ارسال صدا یا تصویر از طریق امواج رادیویی اشاره دارد.

Transmitted via radio waves for audio or visual content.

example
معنی(example):

این رویداد به‌طور زنده برای میلیون‌ها بیننده رادیوبی‌پخش شد.

مثال:

The event was radiobroadcasted live to millions of viewers.

معنی(example):

محتوا در سکوهای مختلف رادیوبی‌پخش شد.

مثال:

Content was radiobroadcasted across various platforms.

معنی فارسی کلمه radiobroadcasted

: معنی radiobroadcasted به فارسی

به‌صورت رادیوبی‌پخش شده به فرآیند ارسال صدا یا تصویر از طریق امواج رادیویی اشاره دارد.