معنی فارسی radiodiagnosis
B1رادیودیاگنوز به فرآیند تشخیص بیماری با استفاده از تصاویر رادیولوژیکی اطلاق میشود.
The process of diagnosing disease using radiological imaging techniques.
- NOUN
example
معنی(example):
رادیودیاگنوز برای عملهای پزشکی امروزی ضروری است.
مثال:
Radiodiagnosis is essential for modern medical practice.
معنی(example):
از طریق رادیودیاگنوز، پزشکان میتوانند اندامهای داخلی را بدون جراحی ببینند.
مثال:
Through radiodiagnosis, doctors can see internal organs without surgery.
معنی فارسی کلمه radiodiagnosis
:
رادیودیاگنوز به فرآیند تشخیص بیماری با استفاده از تصاویر رادیولوژیکی اطلاق میشود.