معنی فارسی radioelement
B1رادیو المان به یک جزء فردی در تکنولوژی رادیویی اشاره دارد که نقش خاصی ایفا میکند.
An individual component in radio technology.
- noun
noun
معنی(noun):
Any element whose currently known isotopes are all radioactive.
example
معنی(example):
یک رادیو المان جزء فردی است که در فناوری رادیویی نقشی دارد.
مثال:
A radioelement is an individual component that plays a role in radio technology.
معنی(example):
عناصر مختلف رادیویی برای بهبود کیفیت انتقال استفاده میشوند.
مثال:
Different radioelements are used to enhance transmission quality.
معنی فارسی کلمه radioelement
:
رادیو المان به یک جزء فردی در تکنولوژی رادیویی اشاره دارد که نقش خاصی ایفا میکند.