معنی فارسی radiography
B2رادیوگرافی به مجموعهای از تکنیکها برای تهیه تصاویر از ساختار داخلی بدن از طریق اشعههای مختلف اشاره دارد.
The use of radiation to create images of the internal structures of an object, especially the body.
- noun
noun
معنی(noun):
The process of making radiographs, and the science of analyzing them
example
معنی(example):
رادیوگرافی تکنیکی است که برای تهیه تصاویر از داخل بدن استفاده میشود.
مثال:
Radiography is a technique used to take images of the inside of the body.
معنی(example):
در رادیوگرافی، اشعه ایکس به بدن نفوذ میکند تا تصاویر تولید کند.
مثال:
In radiography, X-rays penetrate the body to produce images.
معنی فارسی کلمه radiography
:
رادیوگرافی به مجموعهای از تکنیکها برای تهیه تصاویر از ساختار داخلی بدن از طریق اشعههای مختلف اشاره دارد.