معنی فارسی radiolitic

B1

رادیولیتیک به نوعی سنگ یا ساختار زمین‌شناسی اطلاق می‌شود که به ویژگی‌های خاصی اشاره دارد.

Relating to a form of rock or geological structure characterized by specific conditions.

example
معنی(example):

سنگ‌های رادیولیتیک تحت شرایط خاصی شکل می‌گیرند.

مثال:

Radiolitic rocks are formed under specific conditions.

معنی(example):

ساختار رادیولیتیک توسط زمین‌شناس بررسی شد.

مثال:

The radiolitic structure was examined by the geologist.

معنی فارسی کلمه radiolitic

: معنی radiolitic به فارسی

رادیولیتیک به نوعی سنگ یا ساختار زمین‌شناسی اطلاق می‌شود که به ویژگی‌های خاصی اشاره دارد.