معنی فارسی radiosensitivity

B1

حساسیت به تابش رادیویی، که به میزان آسیب‌پذیری بافت‌ها نسبت به تابش رادیویی اشاره دارد.

The degree to which tissues are affected by radiation exposure.

example
معنی(example):

حساسیت به پرتو بافت رویکرد درمانی را تعیین می‌کند.

مثال:

The radiosensitivity of the tissue dictates the treatment approach.

معنی(example):

درک حساسیت به پرتو می‌تواند نتیجه‌های بهتر برای بیماران به ارمغان آورد.

مثال:

Understanding radiosensitivity can improve patient outcomes.

معنی فارسی کلمه radiosensitivity

: معنی radiosensitivity به فارسی

حساسیت به تابش رادیویی، که به میزان آسیب‌پذیری بافت‌ها نسبت به تابش رادیویی اشاره دارد.