معنی فارسی radiotelephonic
B2رادیوتل فون به نوعی ارتباط اشاره دارد که از طریق امواج رادیویی صورت میگیرد.
Relating to telephone communication via radio waves.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ارتباط رادیوتل فون برای کاروان ضروری بود.
مثال:
Radiotelephonic communication was crucial for the expedition.
معنی(example):
تنظیمات رادیوتل فون امکان ارتباط واضح در فواصل طولانی را فراهم کرد.
مثال:
The radiotelephonic setup allowed for clear communication over long distances.
معنی فارسی کلمه radiotelephonic
:
رادیوتل فون به نوعی ارتباط اشاره دارد که از طریق امواج رادیویی صورت میگیرد.