معنی فارسی radiused

B2

منحنی شده، به گوشه‌ها یا لبه‌هایی اشاره دارد که به صورت منحنی درمی‌آیند.

Having rounded corners or edges.

adjective
معنی(adjective):

(in combination) Having a specified type of radius.

معنی(adjective):

Having a rounded or curved edge.

example
معنی(example):

طراحی شامل بسیاری از گوشه‌های منحنی است که جذابیت بصری دارند.

مثال:

The design includes many radiused corners for aesthetic appeal.

معنی(example):

این میز دارای لبه‌ای منحنی بود تا از آسیب جلوگیری کند.

مثال:

The table had a radiused edge to prevent injuries.

معنی فارسی کلمه radiused

: معنی radiused به فارسی

منحنی شده، به گوشه‌ها یا لبه‌هایی اشاره دارد که به صورت منحنی درمی‌آیند.