معنی فارسی raffinate
B1محصول حاصل از فرایند تصفیه که به طور خاص برای جداسازی مواد ارزشمند طراحی شده است.
Product obtained from a refining process, especially separating valuable materials from waste.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A solution from which some material has been removed by extraction with an immiscible liquid
verb
معنی(verb):
To separate by means of raffination
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند مخلوط را تصفیه کنند تا خلوص آن بهبود یابد.
مثال:
They decided to raffinate the mixture to improve purity.
معنی(example):
فرایند تصفیه، اجزای ارزشمند را از زباله جدا می‌کند.
مثال:
The process of raffinate separates valuable components from waste.
معنی فارسی کلمه raffinate
:
محصول حاصل از فرایند تصفیه که به طور خاص برای جداسازی مواد ارزشمند طراحی شده است.
