معنی فارسی railage

B1

ریل‌گذاری به سیستم و ساختاری اشاره دارد که برای تسهیل حمل و نقل ریلی استفاده می‌شود.

A term referring to the system of tracks and rails that facilitate transportation, especially by train.

example
معنی(example):

تجهیزات ریلی در جاده نیاز به تعمیر دارد.

مثال:

The railage on the road needs to be repaired.

معنی(example):

سیستم‌های راه‌آهن برای حمل و نقل بسیار مهم هستند.

مثال:

Railage systems are crucial for transport.

معنی فارسی کلمه railage

: معنی railage به فارسی

ریل‌گذاری به سیستم و ساختاری اشاره دارد که برای تسهیل حمل و نقل ریلی استفاده می‌شود.