معنی فارسی rainmaking
B1عمل یا روند ایجاد باران، به ویژه با استفاده از روشهای مصنوعی یا معنوی.
The act or process of inducing or causing rain, often through ritual or technology.
- NOUN
example
معنی(example):
دهقانان باستانی مراسم بارانسازی را اجرا کردند.
مثال:
The ancient villagers practiced rainmaking rituals.
معنی(example):
دانشمندان مدرن در حال تحقیق درباره تکنیکهای بارانسازی هستند.
مثال:
Modern scientists are researching rainmaking techniques.
معنی فارسی کلمه rainmaking
:
عمل یا روند ایجاد باران، به ویژه با استفاده از روشهای مصنوعی یا معنوی.