معنی فارسی rakehell

B2 /ˈɹeɪkhɛl/

شخصی که به دلیل رفتارهای شلوغ و بی‌خود شناخته می‌شود، معمولاً در جنبه‌های منفی زندگی معروف است.

A man who is dissolute or a scoundrel, often causing chaos.

noun
معنی(noun):

A lewd or wanton person; a debauchee; a rake.

adjective
معنی(adjective):

Immoral; dissolute.

example
معنی(example):

رَیک هِل به خاطر ایجاد دردسر در هر کجا که می‌رفت معروف بود.

مثال:

The rakehell was known for causing trouble wherever he went.

معنی(example):

با وجود طبیعت رَیک هِلش، او چند دوست وفادار داشت.

مثال:

Despite his rakehell nature, he had a few loyal friends.

معنی فارسی کلمه rakehell

: معنی rakehell به فارسی

شخصی که به دلیل رفتارهای شلوغ و بی‌خود شناخته می‌شود، معمولاً در جنبه‌های منفی زندگی معروف است.