معنی فارسی ram raid
B2نوعی سرقت که در آن از وسیلهای برای شکستن درورهای یک مکان استفاده میشود.
A burglary method that involves using a vehicle to force entry into a building.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
An instance of ramraiding.
verb
معنی(verb):
To break into premises, for the purpose of robbery, by ramming a heavy vehicle through a window or wall.
example
معنی(example):
دزدها از یک وسیله نقلیه در یک حمله رام به فروشگاه استفاده کردند.
مثال:
The thieves used a vehicle in a ram raid on the store.
معنی(example):
حمله رام یک روش خشونتآمیز برای ورود به یک ساختمان است.
مثال:
A ram raid is a violent way to break into a building.
معنی فارسی کلمه ram raid
:
نوعی سرقت که در آن از وسیلهای برای شکستن درورهای یک مکان استفاده میشود.