معنی فارسی ramificate
B2به معنی تقسیم و تفکیک به شاخههای کوچکتر است و در زمینههای مختلف به کار میرود.
To branch out or to have divisions or subdivisions.
- VERB
example
معنی(example):
شاخهها به شاخههای کوچکتر تقسیم خواهند شد.
مثال:
The branches will ramificate into smaller twigs.
معنی(example):
طرح شروع به شاخهدار شدن کرد و به ایدههای جدیدی منجر شد.
مثال:
The plan began to ramificate, leading to new ideas.
معنی فارسی کلمه ramificate
:
به معنی تقسیم و تفکیک به شاخههای کوچکتر است و در زمینههای مختلف به کار میرود.