معنی فارسی ramilie

B1

به معنای نوعی شاخه‌ی انعطاف‌پذیر که در کارهای دستی به کار می‌رود.

A flexible branch often used in various crafting activities.

example
معنی(example):

رامیلی نوعی شاخه انعطاف‌پذیر است که معمولاً در صنایع دستی استفاده می‌شود.

مثال:

The ramilie is a type of flexible branch often used in crafts.

معنی(example):

یک رامیل پیدا کردم که برای پروژه‌مان مناسب بود.

مثال:

I found a ramilie that was perfect for our project.

معنی فارسی کلمه ramilie

: معنی ramilie به فارسی

به معنای نوعی شاخه‌ی انعطاف‌پذیر که در کارهای دستی به کار می‌رود.