معنی فارسی ramist

B2

امیست به کسی اطلاق می‌شود که به مکتب فکری رامیسم پایبند باشد.

A proponent or follower of ramism.

example
معنی(example):

فیلسوف رامیست برای وضوح در تعاریف استدلال کرد.

مثال:

The ramist philosopher argued for clarity in definitions.

معنی(example):

به عنوان یک رامیست، او به اهمیت دسته‌بندی دانش اعتقاد داشت.

مثال:

As a ramist, she believed in the importance of categorizing knowledge.

معنی فارسی کلمه ramist

: معنی ramist به فارسی

امیست به کسی اطلاق می‌شود که به مکتب فکری رامیسم پایبند باشد.