معنی فارسی rammier
B1رامیتر، توصیفی برای حالتی که خستگی یا بیکاری بیشتر از حد معمول باشد.
A comparative form indicating a greater level of fatigue or lethargy than usual.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او امروز از همیشه خستهتر بود.
مثال:
He felt rammier than usual today.
معنی(example):
بعد از پیادهروی، او از قبل خستهتر به نظر میرسید.
مثال:
After the hike, she looked rammier than before.
معنی فارسی کلمه rammier
:
رامیتر، توصیفی برای حالتی که خستگی یا بیکاری بیشتر از حد معمول باشد.