معنی فارسی ranchless
B1بدون مزرعه، به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد یا محلی مزرعهای ندارد.
Lacking a ranch or farmland.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یک فرد بدون مزرعه ممکن است در به انطباق با زندگی روستایی مشکل داشته باشد.
مثال:
A ranchless person may find it hard to adapt to rural life.
معنی(example):
منطقه بدون مزرعه فاقد امکانات معمول کشاورزی بود.
مثال:
The ranchless area lacked the usual amenities of farming.
معنی فارسی کلمه ranchless
:
بدون مزرعه، به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد یا محلی مزرعهای ندارد.