معنی فارسی randing

B1

ران‌دی‌کردن، عمل صحبت کردن یا رفتار کردن با خنده و شور.

The act of speaking or behaving in a joking or humorous manner.

example
معنی(example):

آن‌ها درباره‌ی حادثه‌ی خنده‌دار ران‌دی‌می‌کنند.

مثال:

They are randing about the funny incident.

معنی(example):

من او را در پارک ران‌دی می‌کردم.

مثال:

I found him randing in the park.

معنی فارسی کلمه randing

: معنی randing به فارسی

ران‌دی‌کردن، عمل صحبت کردن یا رفتار کردن با خنده و شور.