معنی فارسی randomises
B1تصادفی کردن به معنای انتخاب یا ترتیب دادن موارد به طریقی که نتیجهٔ نهایی غیرقابل پیشبینی باشد.
To make something random; to arrange items or elements in a random order.
- verb
verb
معنی(verb):
To arrange randomly; to make random
مثال:
He randomised the marbles by spilling them onto the floor.
example
معنی(example):
برنامه انتخاب شرکتکنندگان برای مطالعه را تصادفی میکند.
مثال:
The program randomises the selection of participants for the study.
معنی(example):
او ترتیب سوالات را تصادفی میکند تا موضوع جالب باشد.
مثال:
She randomises the order of questions to keep things interesting.
معنی فارسی کلمه randomises
:
تصادفی کردن به معنای انتخاب یا ترتیب دادن موارد به طریقی که نتیجهٔ نهایی غیرقابل پیشبینی باشد.