معنی فارسی randomization
B2تصادفی سازی فرآیند انتخاب شرکتکنندگان به طور تصادفی برای جلوگیری از تأثیر عوامل مخدوش کننده در نتایج است.
The process of randomly assigning participants to different groups to prevent bias.
- NOUN
example
معنی(example):
تصادفی سازی موضوعات به حذف تعصب در آزمایش کمک می کند.
مثال:
The randomization of subjects helps to eliminate bias in the experiment.
معنی(example):
تصادفی سازی در آزمایشهای بالینی برای اطمینان از مقایسههای عادلانه ضروری است.
مثال:
Randomization is crucial in clinical trials to ensure fair comparisons.
معنی فارسی کلمه randomization
:
تصادفی سازی فرآیند انتخاب شرکتکنندگان به طور تصادفی برای جلوگیری از تأثیر عوامل مخدوش کننده در نتایج است.