معنی فارسی rankle
B2 /ˈɹæŋ.kəl/آزردن، آزار دادن، مخصوصاً به دلیل چیزی که ناعادلانه یا غیرمنصفانه به نظر میرسد.
To cause annoyance or resentment.
- verb
verb
معنی(verb):
To cause irritation or deep bitterness.
معنی(verb):
To fester.
مثال:
a splinter rankles in the flesh
example
معنی(example):
تصمیم ناعادلانه شروع به آزردن او کرد.
مثال:
The unfair decision began to rankle him.
معنی(example):
او از نظرات بیملاحظگی او ناراحت شد.
مثال:
She was rankled by his careless remarks.
معنی فارسی کلمه rankle
:
آزردن، آزار دادن، مخصوصاً به دلیل چیزی که ناعادلانه یا غیرمنصفانه به نظر میرسد.