معنی فارسی rankless

B1

بدون رتبه، بی‌مقام، در موقعیتی که افراد از نوعی رتبه یا مقام برخوردار نیستند.

Without rank or status; having no position of authority.

example
معنی(example):

او بعد از اینکه عنوانی به او داده نشد، احساس بی‌رتبه‌ای داشت.

مثال:

He felt rankless after being denied a title.

معنی(example):

در یک جامعه بی‌رتبه، همه برابر treated می‌شوند.

مثال:

In a rankless society, everyone is treated equally.

معنی فارسی کلمه rankless

: معنی rankless به فارسی

بدون رتبه، بی‌مقام، در موقعیتی که افراد از نوعی رتبه یا مقام برخوردار نیستند.