معنی فارسی rant-and-rave
شکایت و اعترض کردن
example
معنی(example):
او همیشه درباره سیاست فریاد میزند و خشمگین میشود.
مثال:
He always rants and raves about politics.
معنی(example):
او وقتی کارها خراب میشود، فریاد میزند و عصبانی میشود.
مثال:
She rants and raves when things go wrong.
معنی(example):
او شروع به شکایت و اعتراضی درباره خدمات بد کرد.
مثال:
He began to rant and rave about the bad service.
معنی(example):
وقتی او ناراحت است، شکایت و اعتراض میکند.
مثال:
She rants and raves when she is upset.
معنی فارسی کلمه rant-and-rave
:شکایت و اعترض کردن