معنی فارسی rantings

B1

خوش‌گفتاری، بیان افکار یا نظرات به شکل غیررسمی و اغلب با احساس شدید.

The act of speaking or writing in a loud, extravagant, or angry manner.

noun
معنی(noun):

Loud and angry comments that continue for a long time.

example
معنی(example):

خوش‌گفتاری‌های او درباره دولت سخت بود که نادیده گرفته شود.

مثال:

His rantings about the government were hard to ignore.

معنی(example):

خوش‌گفتاری‌ها در انجمن‌ها اغلب مباحثات داغی را برمی‌انگیخت.

مثال:

The rantings on the forums often sparked heated debates.

معنی فارسی کلمه rantings

: معنی rantings به فارسی

خوش‌گفتاری، بیان افکار یا نظرات به شکل غیررسمی و اغلب با احساس شدید.