معنی فارسی raped
B2فردی که مورد تجاوز قرار گرفته است.
Past participle of rape; referring to a person who has been a victim of sexual assault.
- VERB
example
معنی(example):
او گزارش داد که مورد تجاوز قرار گرفته و به دنبال کمک رفت.
مثال:
She reported that she had been raped and sought help.
معنی(example):
بسیاری از بازماندگان تجاوز یافتن به سختی قادر به صحبت کردن هستند.
مثال:
Many survivors of being raped find it difficult to speak out.
معنی فارسی کلمه raped
:
فردی که مورد تجاوز قرار گرفته است.