معنی فارسی rapilli
B1راپیل، اجزای کوچک و مهم یک سیستم یا مکانیزم که میتواند در عملکرد کلیدی باشد.
Small, often intricate components in a larger system that play a vital role.
- NOUN
example
معنی(example):
راپیلها قسمتهای کوچک اما مهمی از مکانیزم هستند.
مثال:
The rapilli are small yet significant parts of the mechanism.
معنی(example):
در زیستشناسی، راپیلهای مختلف میتوانند بر روی برخی عملکردها تأثیر بگذارند.
مثال:
In biology, various rapilli might influence certain functions.
معنی فارسی کلمه rapilli
:
راپیل، اجزای کوچک و مهم یک سیستم یا مکانیزم که میتواند در عملکرد کلیدی باشد.