معنی فارسی rashguard
B1یک پوشش محافظ که به طور خاص برای ورزشهای آبی طراحی شده است.
A protective shirt designed specifically for water sports.
- noun
noun
معنی(noun):
Rash vest.
example
معنی(example):
او یک پوشش محافظ جدید برای سفر موج سواری خود خرید.
مثال:
He bought a new rashguard for his surfing trip.
معنی(example):
پوشش محافظ او را در آبهای سرد گرم نگه داشت.
مثال:
The rashguard kept him warm in the chilly waters.
معنی فارسی کلمه rashguard
:
یک پوشش محافظ که به طور خاص برای ورزشهای آبی طراحی شده است.