معنی فارسی raspatorium
B1راسپاتوریوم، محلی که در آن صداهای خراشنده و تیز به وجود میآید.
A place designed for the production of harsh or grating sounds.
- NOUN
example
معنی(example):
راسپاتوریوم جایی است که در آن صداها به طور عمدی خراشیده میشوند.
مثال:
The raspatorium is a place where sounds are intentionally made grating.
معنی(example):
آنها سازهای مختلفی را در راسپاتوریوم به نمایش گذاشتند.
مثال:
They showcased various instruments in the raspatorium.
معنی فارسی کلمه raspatorium
:
راسپاتوریوم، محلی که در آن صداهای خراشنده و تیز به وجود میآید.